موضوع ضعف ایران و تعداد اندک ایرانیها در توییتر و تحرکات گسترده نیروهای ضد ایرانی بخصوص سعودیها در توییتر در روزهای اخیر خبرساز شده و بحث رفع فیلتر از این رسانه تاثیرگذار را بار دیگر به موضوعی مهم تبدیل کرده است. توییتر از هفت سال پیش در ایران فیلتر شده، اما دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهند معایب فیلترشدن این شبکه اجتماعی بر محاسنش سنگینی کند.
در این مقاله سعی میشود ماهیت، کارکرد و اهمیت توییتر در فضای رسانهای بازگو شود و ایرادات فیلتر بودن این شبکه برای جامعه و منافع ملی ایران مورد تحلیل قرار بگیرد.
توییتر در یک جمله «رسانهترین رسانه» است
توییتر به عنوان یک شبکه اجتماعی که قرار بود پیامهای متنی کوتاه را همزمان برای تعداد نامحدودی مخاطب منتشر کند از جولای ۲۰۰۶ یعنی دقیقا ده سال قبل راهاندازی شده و در تمام این سالها یکی از محبوبترین رسانههای اجتماعی دنیا بوده است. در حال حاضر توییتر با ۳۲۰ میلیون کاربر فعال در رده ششم، پس از فیسبوک، یوتیوب، تامبلر، گوگلپلاس و اینستاگرام به عنوان یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی جهان شناخته میشود.
در نگاه اول توییتر هم یک شبکه اجتماعی مانند سایر شبکههای اجتماعی است اما به جرات میتوان گفت در کارکرد، توییتر قویترین و سریعترین «رسانه اجتماعی» است. سرعت انتشار اخبار در هیچ رسانهای اعم از رسانههای صوتی و تصویری و دیجیتال به اندازه توییتر نیست. اگر در فاصله ۴۰۰ کیلومتری تهران زلزله شدیدی اتفاق بیافتد به احتمال زیاد پیش از آنکه لرزش آن در تهران احساس شود خبر زلزله در توییتر منتشر و پخش شده است. این اتفاق، مثالی از سرعت بالای انتشار اطلاعات در توییتر است که هر روز اتفاق میافتد، از همین رو هرچند توییتر هم مثل هر شبکهی دیگری می تواند ابزار انتشار محتوا و معاشرتهای شخصی و صرف وقت باشد اما بیشاز هر رسانه دیگری حاوی اخبار و تاثیرگذار در جریانات سیاسی و اجتماعی دنیاست.
توییتر بواسطه امکانات و الگوریتم خاص در روابط اجتماعی، سهولت استفاده و جذابیت شیوههای معاشرت و تعاملات اجتماعی توانسته است زمینه ساز حضور طیف وسیعی از افراد تاثیرگذار، رسانهها و روزنامهنگاران، فعالان سیاسی و اجتماعی و مقامات بلندپایه دنیا باشد. همه اینها در کنار هم محیط بینظیری برای بحث و گفتگو ایجاد کرده که برآیندش تاثیری بسیار قدرتمند در شکلگیری افکار عمومی و ایجاد باور در جوامع، پیرامون موضوعات مختلف بوجود میآورد.
ترندها یا موضوعات داغ توسط افکار عمومی هر شهر، کشور، منطقه و دنیا در توییتر شکل میگیرند، شاید مهمترین معیار برای نشان دادن اهمیت، تاثیر، نفوذ و فراگیری هر موضوع در واقع میزان صحبتی است که در رابطه با آن موضوع در توییتر انجام میشود. اندازهگیری این صحبتها و انجام تحلیل پیرامون شیوه درست شدن موضوعات داغ و ترندها نیازمند دانش و تکنیکهای پیچیدهایست که خود منجر به زایش شاخههای جدید در علوم دادهها و تحلیل افکار عمومی شده است، اما به هر روی وقتی موضوعی در توییتر ترند شد یعنی در سرخط برنامه رسانهها و نهادهای تصمیمگیری قرار گرفته و میتوان گفت تیتر یک در بسیاری رسانههای دنیا هر روز بیشتر متاثر از توییتر تعیین میشود.
منافع ملی ایران و تحرکات سعودیها در توییتر
ابتدا لازم است تصریح شود که هرچند تبلیغات گسترده سعودیها در توییتر موضوع داغ رسانهای است اما معایب فیلترشدن توییتر برای امنیت ملی ایران تنها مختص به تنشهای موجود با سعودی نیست، از گردشگری تا دیپلماسی عمومی میتوان مثالهای زیادی را برشمرد که محرومیت جامعه، افرادتاثیرگذار، رسانهها و مدیران ایرانی از توییتر خسارتهای فراوانی را ایجاد کرده و فرصتهای بسیاری را سوزانده است.
من از حدود ۲۰ ماه پیش یعنی از پاییز ۱۳۹۳ تحرکات سعودیها را در توییتر مورد رصد و ارزیابی قرار دادهام. در این مدت سعودیها از تکنیکها و مناسبتهای مختلفی برای تخریب چهره ایران و ایجاد ایرانهراسی به رادیکالترین شکل ممکن استفاده کردهاند. چند فاز مهم در فعالیتهای سعودی علیه ایران به اختصار در پی میآید:
از اوایل پاییز سال ۹۳ سعودیها دوهفته یکبار جمعهها کمپینهایی را علیه ایران سازماندهی میکردند، این کمپینها موضوعات مختلفی را در بر میگرفت و بطور معمول هدف از ایجاد این کمپینها تبدیل یک هشتگ ضدایرانی به ترند جهانی بود، هرچند ابتدا استقبال از این کمپینها در ابتدا محدود بود اما پس از چند ماه همزمان با آغاز عملیات آزادسازی تکریت در عراق و مدت کوتاهی پیش از حمله ائتلاف سعودی به یمن، دستگاه تبلیغاتی سعودی موفق شد با استفاده از هشتگ #ایران_عدونا (ایران دشمن ماست) و با محوریت آنچه دخالت ایران در کشورهای عربی خوانده میشد نخستین ترند جهانی را علیه ایران در ۱۸ بهمن ۹۳ سازماندهی کند. این ترند با انتشار بیش از ۸۰ هزار توییت در یک روز ایجاد شد و در ساعت پیک ۲۳ هزار توییت با هشتگ #ایران_عدونا منتشر شد.
در اوایل سال ۱۳۹۴ دو اتفاق دیگر به ترتیب باعث شدند حملات گسترده رسانهای علیه ایران سازماندهی شود، تعرض به دو نوجوان ایرانی در فرودگاه جده در فروردین ۱۳۹۴ و مرگ یکی از کارکنان هتل تارا در مهاباد دو رخدادی بودند که سعودیها با فرصتطلبی کمپینهای گستردهای را علیه ایران راهاندازی کردند. در حادثه مهاباد سعودیها با استفاده از هشتگ مهاباد و #ایران_تشتعل حادثهای محلی و اعتراضی محدود را با استفاده از تصاویر ساختگی خیزشی گسترده و درگیری مردم در شهرهای مختلف با نیروهای امنیتی جلوه دادند و باعث شدند این حادثه با چند ترند جهانی به صدر اخبار رسانههای جهان صعود کند.
نقطه اوج عملیات سعودی علیه ایران همزمان با وقایع حج ۱۳۹۴ رخ داد، این اقدامات از حادثه سقوط جرثقیل در مکه آغاز شد و همزمان با فاجعه منا و در روزهای پس از حمله به سفارت به اوج خود رسید. در این ایام دستکم ۲۰ ترند جهانی علیه ایران ساخته شد که محور آنها مقصر دانستن حجاج ایرانی و تحسین مقامات سعودی در مدیریت حج بود. اکانتهای رسمی متعلق به دستگاه تبلیغات سعودی تنها ساعاتی پس از حادثه منا درحالی که هنوز حجاج آسیبدیده در محل حادثه مورد امدادرسانی قرارنگرفته بودند، پروپاگاندای خود را در مقصر دانستن حجاج ایرانی آغاز کردند. تصاویر گرافیکی و شعارهای مطرح شده در این کمپینها آنچنان سریع و همزمان با حادثه مورد انتشار قرار گرفت که اگر نگوییم حادثه منا با برنامهریزی سعودیها بوقوع پیوست میتوان با اطمینان گفت دستگاه تبلیغاتی سعودی برای این موضوع تدابیر احتمالی را از قبل آماده کرده بود و ادعاهای دروغین و تصاویر و محتوای مربوطه را در آستین داشت تا در صورت لزوم استفاده کند. تعداد توییتهای ضدایرانی نیز در این دوره افزایش جدی داشت، در رابطه با این حادثه و با استفاده از هشتگهای ضدایرانی یا در تمجید آل سعود دستکم شش میلیون توییت منتشر شد و حجم توییتهای ضدایرانی دستکم ۴۰ برابر بیش از توییتهایی بود که حاوی هشتگهای انتقادی از سعودی بودند و پرواضح است که سعودیها بخصوص دستگاه دیپلماسی این کشور از موج ایجاد شده بهترین بهرهبرداری را انجام داد.
اقدامات سعودی در روند مذاکرات هستهای نیز نباید از نظرها دور بماند، در این موضوع هرچند سعودیها از حملات مستقیم به ایران به صورت گسترده خودداری کردند، اما سعی زیادی به خرج دادند تا در پروپاگاندای خود رسانهها و سیاستمداران غربی و عربی را به مخالفت با مذاکرات و برجام فرا بخوانند و در تبلیغ علیه این موضوع دستکمی از اسراییل نداشتند.
حالا دیگر اقدامات سعودی علیه ایران به موضوعی روزمره در توییتر تبدیل شده، حتی آتشسوزی در یک مجتمع پتروشیمی را به عنوان بهانهای برای تخریب ایران مورد تبلیغ قرار میدهند و با هشتگ #ایران_تحترق جشن میگیرند.
باید درنظر داشت در تمام موارد فوق کاربران ایرانی حاضر در توییتر تلاش زیادی برای نشاندادن واقعیتها و مقابله با پروپاگاندای قدرتمند و سیستماتیک سعودی از خود نشان دادهاند اما در عمل بواسطه فیلترینگ و کم تعداد بودن کاربران ایرانی در این شبکه توفیق چندانی نداشتهاند. در روز بیش از ۲۰ میلیون توییت فقط به زبان عربی منتشر میشود که بیش از نیمی از این توییتها توسط کاربران اهل حجاز منتشر میشود. این تعداد توییت و چند میلیون کاربر به راحتی به دستگاه تبلیغاتی سعودی امکان سازماندهی انواع عملیات نفرتپراکنی را داده است. در عین حال تفکرات ضدایرانی و افراطی سعودیها در سایر کشورهای عربی نیز طرفدارانی دارد و حتی بسیاری از کاربران طرفدار گروههای سلفی نیز از اقدامات سعودی علیه ایران اسقبال میکنند. موازنه قدرت رسانهای در توییتر و تاثیرگذاری قابل قبول ایران تنها وقتی حاصل میشود که ۵ تا ۱۰ میلیون کاربر ایرانی نیز در توییتر حضور داشته باشند، این تعداد در شرایط حاضر به زحمت به یک میلیون نفر میرسد که در صورت رفع فیلتر میتوان امید داشت در مدت کوتاهی موازنه برقرار شود.
باید درنظر داشت رفع فیلتر توییتر همچنین میتواند توان گستردهای برای انجام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، دیپلماسی عمومی و مقابلع با ایرانهراسی را فراهم آورد. روزنامهنگاران و رسانههای ایرانی نشان دادهاند هم اکنون از آمادگی کامل برای حضور در فضای توییتر برخوردارند و حضور تعدادی از این رسانهها از جمله العالم، فارس بینالملل، پرستیوی، شرق و تعدادی دیگر از روزنامهها از جمله نقاط امیدوارکننده از حضور فعلی ایرانیان در توییتر است. برای رفعفیلتر توییتر میتوان جنبههای فراوان و مصادیق مثبت زیادی برشمرد ولی در این مقاله سعی شد با توجه به اهمیت موضوع صرفا به مسئله ایرانهراسی آنهم توسط سعودیها پرداخته شود.